MT

BLOG

اینجا براتون کلی قصه داریم، قصه ی جورابای رنگارنگ ...

از تولید تا نگهداریشون

استحکام بخشی نخ

همان گونه که قبلاً نیز اشاره گردید مجموعه الیاف ،موازی مستقیم و در کنار یا در امتداد هم قرار گرفته رشته به هر تعداد که باشند توان تحمل هیچ گونه کشش و نیرویی ندارنددر صورتی رشته فوق طاقت و تحمل نیرو را خواهد داشت که بین الیاف تماس وانسجام برقرار گردد قدیمی ترین و طبیعی ترین روش استحکام بخشی نخ اعمال تاب است که در واقع با تاب دادن به رشته نیروی جانبی به نخ وارد میشود بدین وسیله با ایجاد نیروی اصطکاک بین الیاف نخ در مقابل کشش مقاوم می.شود به عبارت دیگر با وارد شدن نیروی کششی به نخ الیاف از یکدیگر به راحتی جدا نمیشوند همانگونه که در فصل قبل مطرح شد الیاف بسته به طرز استقرارشان در نخ زاویه آرایش یافتگی و یا زاویه تاب در تحمل تنش وارد بر نخ سهیم میشوند. به عبارت دیگرتحمل نیروی کششی برای هر لیف با زاویه تاب رابطه عکس دارد در واقع افزایش تاب سهم تحمل نیروی کششی هر لیف را کم میکند اما عاملی که استحکام بخش رشته ،است نیروی عمود بر محور نخ است. این نیرو سبب خروج هوای بین الیاف نزدیک تر شدن آنها به یکدیگر و فشردن هر لایه برلایه درونی و در نتیجه افزایش نیروی اصطکاک بین الیاف میگردد رابطه این نیرو با تاب عکس رابطه تاب و سهم تحمل نیروی کششی برای هر لیف مثبت است بدیهی است تاثیر گذاری نیروی عمود بر محور نخ تا زمانی مثبت است که افزایش اصطکاک ممکن باشد نزدیک شدن الیاف به یکدیگر و خروج هوای موجود در لابه لای الياف نخ است در این ناحیه استوانه نخ مخلوط هوا و الیاف فشرده میگردد و هوا حتى المقدور از آن بیرون رانده میشود در این ناحیه بیشترین کاهش قطر نخ و کمترین افزایش استحکام حاصل میگردد. اندک تابی استحکام را شدیداً افزایش میدهد علت این پدیده فشرده شدن الیاف و افزایش میزان تماس و اتصال آنها به یکدیگر است. سطوحی از الیاف که تا این مرحله به تناسب آرایش یافتگی در تماس با یکدیگر قرار نگرفته اند با اضافه شدن نیروی فشردگی به یکدیگر متصل میگردند و همین امر سبب افزایش تدریجی استحکام نخ می شود اگرچه تاب اضافه میشود و تغییراتی نیز در نخ ایجاد میگردد ولی برآیند این تغییرات اثر محسوسی بر روی افزایش استحکام ندارد افزایش اصطکاک امکان پذیر نیست ه نیروی جانبی ناشی میگیرد و کاهش استحکام نتیجه نهایی است از تاب باعث تغییر شکل نخ می شود در این وضعیت نخ به تدریج حالت فنری به خود می گیرد و کاهش استحکام نتیجه نهایی است

تاب حقیقی

تابیدن نخ مستلزم آن است که یک سرنخ ثابت باشد و سر دیگر آن چرخانده شود مثل آنچه که بشر از روزهای اول تاکنون با دست خود انجام میداده است و یا در رینگکه یک سر آن در نقطه خروج الیاف از سیلندر جلو گیر میکند و طرف دیگرتوسط شیطانک میچرخد پارامترهایی که بر تأثیر گذاری تابنقش دارند عبارتند از

  • عرض نوار الیاف در زمان تاب دادن؛

  • تعداد الیافی که تحت تأثیر تاب قرار خواهند گرفت؛

  • خواص الیاف مورد تاب؛

  • میزان تاب داده شده؛

  • سیستم ریسندگی که الیاف در آن به صورت رشته در آمدند؛

  • نیروی وارده به رشته کشش در زمان تاب؛

توضیح آن که تاب در نخهای رینگ حقیقی است تاب از لایه های بیرونی نـخ بـه لایه های مرکزی نفوذ مینماید الیاف لایه های بیرونی به هم فشرده لایه های میانی رامحاصره میکنند و باعث درگیری الیاف تمام لایه ها نیز میشوند به منظور روشن نمودن سطح مقطع یک نخ فرضی غیرواقعی را نشان میدهد کمک گرفته شده است

تاب مجازی

هرگاه نخی را در دو نقطه ثابت داشته و آن را در نقطه ای سطح مقطع نخ فرضیه بابت ابتدا و انتهای در راستای محورش دوران دهیم در نخ تاب به وجود می آید وسیر تحول و تکامل ریسندگی الیاف کوتاه میزان تاب ایجاد شده در طرفین نقطه تابندگی مساوی است اما جهات آنها مخالف یکدیگر است بدیهی است در صورتی که نخ در نقطه تاب دهندگی رها گردد تاب موجود درنخ به صفر میرسدحال اگر نخ در حال حرکت باشد یعنی به جای دو نقطه ثابت و گیر دو جفت غلطک چرخان قرار گیرد و به طور مداوم نخ در بین دو جفت غلطک در نقطه ای تابیده شود تاب نخ در قسمت بعد از قسمت تاب دهنده صفراست توضیح آن که در حالت اول یعنی وقتی که نخ بدون حرکت است دو قسمت دو طرف تاب دهنده در آغاز بدون تاب بوده با تاب دادن نخ دو طرف تاب دهنده تابدار می شود در حالی که در حالتی که نخ در حال حرکت باشد و تابیدن صورت پذیرد، نخ در دو طرف تاب دهنده در جهت مخالف یکدیگر تابدار شده با حرکت نخ به سوی جلو نخ تاب دار قسمت اول وارد منطقه نخ تابدار ولی در جهت مخالف قسمت دوم میشود و در نتیجه عمل خنثی شدن تاب دائماً شکل می گیرد یعنی ورود نخ تابدار در جهت مثلاً راست به منطقه ای که خود دارنده تاب در جهت چپ است باعث صفر شدن تاب در منطقه دوم میگردد بدین ترتیب نخ در منطقه قبل از تاب دهنده با تابی معادل نسبت تعداد تاب داده شده در واحد زمان به سرعت ورود نخ در همان واحد زمان و در منطقه بعد از تاب دهنده با تابی معادل صفر ظاهر می شودنتیجه رابطه فوق حکایت از این دارد که با فرض ثابت بودن سرعت تاب دهنده و سرعت عبور نخ مقدار تاب در ناحیه اول ثابت و در ناحیه دوم صفر است

مالش

نوع دیگر تأمین استحکام نخ مالش الیاف درگیر و درهم نمودن آنها با یکدیگر است. در صورتی که رشته ای از الیاف بین دو سطح مالش دهنده که حرکت رفت و برگشتی دارند قرار بگیرد الیاف بافشاری که همزمان با چرخش به آنها وارد میشود در هم رفته میزان سطح تماس آنها بیشتر شده و اصطکاک بین آنها عمیق تر میگردد در نتیجه نخ در مقابل نیروی کششی مقاوم میشود و الیاف از هم جدا نمیشوند در صورتی که دو رشته ،الیاف با فاصله اندک بین یک جفت غلطک مالش دهنده ای که حرکت رفت و برگشتی دارد قرار بگیرند با حرکت رفت و یا برگشت غلطکها الیاف هر رشته در هم رفته و هر دو رشته همجوار تعدادی تاب S و یا Z هم جهت میگیرند. به عبارت دیگر قسمتهایی از هر دو رشته تاب 5 و 2 خواهند گرفت در این صورت همان باز کننده تاب هر نخ نیروی تاب زنده بر هر دو نخ اثر می گذارد و سبب میشود تا هر کدام به دور دیگری بپیچند از آنجایی که نخ ها طی عمل رفت و گشت غلطکهای مالشی تاب کاذب میگیرند نتیجه آن یک نخ دولایی است که جهت تاب آن به طور مداوم تغییر می کند